سفر زهرا به مالدیو با دیدن یک عکس از این کشور شروع شد. او می خواست قبل از اینکه این جزیره های زیبا برای همیشه زیر آب بروند، این کشور را دیده باشد. برای خرید بلیت سفر، او چند روزی را راجع به خطوط هواپیمایی تحقیق کرد و پس از خرید بلیت از خطوط قطر (به واسطه عدم پرواز مستقیم از ایران) کوله پشتی اش را بست و عازم این کشور شد.

ساعت ۵ صبح به اتفاق همراهانم از تهران عازم دوحه و از آنجا به سمت ماله حرکت کردیم. ساعت ۱۲.۲۰ دقیقه به حریم هوایی مالدیو وارد شدیم. دیدن ۱۲۰۰ جزیره کوچک و زیبا از پنجره هواپیما یکی از جذاب ترین بخش های سفر برای ما از همان آغاز بود. در مالدیو زمین بسیار کم است و از این رو صحنه به زمین نشستن هواپیما یکی از جاذبه های سفر برای هر گردشگری محسوب می شود، آنها برای ساختن باند فرودگاه زمین مصنوعی ایجاد کرده و به این ترتیب دو جزیره را به هم چسبانده اند، با این حال به واسطه وسعت کم باند، از پنجره اینگونه به نظر می رسد که هواپیما روی دریا می نشیند و برای مسافران انبوهی از هیجان و دلهره را به همراه دارد. پس از رسیدن به جزیره متوجه شدیم مالدیو شبیه شهرهای اسباب بازی است. همه چیز در این شهر در ابعاد کوچک طراحی شده است. باید با لنج به جزیره بعدی یعنی ماله می رفتیم، در این کشور به جای اتوبوس خط واحد از لنج استفاده می شود و هزینه های آنها هم بسیار پایین است. با رسیدن به ماله متوجه شدیم شهرها در این کشور تاچه حد کوچک هستند. خیابان های این شهر به اندازه کوچه ها درایران است و پیاده روها هم بیشتر از عبور یک تا دو نفر پهنا ندارد. مردم بیشتر برای تردد از موتور استفاده می کنند و تاکسی های کمی در خیابان به چشم می خورد. در عرض نیم ساعتی که در این شهر قدم زدیم کاخ ریاست جمهوری، مسجدجامع و مجلس را هم دیدیم که نشان دهنده وسعت کم شهر بود.

پس از گشت زنی در شهر و خرید برخی لوازم غواصی که نسبت به ایران بسیار ارزان تر هستند، برای شام به رستوران Olive garden رفته و در آنجا غذای دریایی سفارش دادیم. غذای ما استیک ماهی و بسیار لذیذ بود. از آنجا که در این کشور آب گران است، تمام تلاش ما این بود که در مصرف آب صرفه جویی کرده و بطری های نیمه مانده را برای نوبت بعد همراه مان نگه داریم.

شب را در Vilingili ماندیم که نزدیک ماله است، اتاق در هتل های این منطقه بدون حمام و توالت خصوصی ۱۵ دلار و با امکانات ذکر شده ۲۵ دلار است و ما نوع دوم را انتخاب کردیم. صبح روز بعد پس از خوردن صبحانه عازم ماله شدیم، هزینه رفتن به ماله با تاکسی نزدیک به ۳۰۰۰ تومان بود که نسبت به ایران مبلغ مناسبی به حساب می آید.

صبح روز بعد پس از خوردن صبحانه که شامل نان و پنیر می شد با قایق عازم ماله شدیم (توجه داشته باشید در سفرهای خارجی با توجه به تفاوت ذائقه غذایی تهیه اقلام غذایی نظیر پنیر یا گردو می تواند به شما کمک کند گرسنه نمانید) مسیرها در ماله به قدری کوتاهند که می توان پیاده به همه جا سرک کشید و از نقاط مختلف بازدید کرد. اما اگر حوصله قدم زدن ندارید از تاکسی استفاده کنید؛ نرخ تاکسی ها در این شهر نرخ ثابت سه هزار تومانی دارد. در میانه این قدم زدن به کافه ای برخوردیم که بالای آن یک مسافرخانه بود و اتاق های آن با شبی ۵۵ دلار مجهز به اینترنت، کولر و حمام آب گرم بودند. تا ظهر هتل های بیشتری را توسط لولنی پلنت پیدا کرده و با بررسی امکانات آنها بزرگ ترین و تمیزترین آنها را با قیمتی در حدود ۵۰ تا ۷۰ دلار کرایه کردیم. (اگر قصد سفر به ماله را دارید در این شهر جمعه ها تا ساعت ۲ تمام مغازه ها تعطیل است این امر را در برنامه هایتان لحاظ کنید.) با گرفتن اتاق توانستیم کوله هایمان را زمین بگذاریم و از زاویه مردم شناسانه هم نگاهی به مالدیو و ماله بیندازیم. در شهر یک دستگاه ذره بو داده گذاشته بودند و صف مردم برای خرید شکل گرفته بود، نکته ای که شاید برای ایرانی ها که ذرت بو داده را در مکان های زیادی پیدا می کنند ممکن است اندکی عجیب به نظر برسد. همچنین در مالدیو به واسطه تعداد کم توریست هایی که به این کشور سفر می کنند معدودی از مردم می توانند به زبان انگلیسی صحبت کنند، برای پرسیدن آدرس بهتر است از جوان ترها کمک بگیرید؛ (در این کشور اغلب گردشگران از فرودگاه به هتلی که رزرو کرده اند رفته و از آنجا برای استراحت عازم جزیره های مورد نظر خود می شوند؛ از این رو گشت وگذار در شهرها توسط توریست ها کمتر صورت می گیرد.)شب در هتل در یک فرصت مناسب به دنبال یک جزیره برای گشت وگذار گشتیم. از قبل می دانستیم که اغلب تورهای ایران به سان آیلند به واسطه هزینه های اندک آن سفر می کنند؛ اما از آنجا که فاصله این جزیره با ما زیاد بود ترجیح دادیم جزیره گران تر اما نزدیک تر را انتخاب کنیم. باندوس از زیباترین و گران ترین جزیره هایی بود، که ما با مشاهده تبلیغات و زیبایی آن را انتخاب کردیم. یکی از مهم ترین مزیت های این جزیره وجود درمانگاه بود، در حالی که بسیاری از جزیره ها از چنین امکانی محروم بودند و چنانچه گردشگر در آنها دچار هر نوع بیماری شود، باید برای مداوا و معالجه به ماله بازگردد. ممکن است برخی تصور کنند در چند روز اقامت در یک جزیره نبود یک درمانگاه نمی تواند عامل تعیین کننده در انتخاب باشد، اما کسانی که با آب و هوای این کشور آشنایی دارند، به این نکته آگاهند که پشه ها می توانند یک گردشگر را به درمانگاه بکشانند. من در این سفر به واسطه این مشکل ناچار به مراجعه به درمانگاه باندوس شدم و پمادی را به مبلغ ۲۰ هزار تومان برای خلاص شدن از نیش پشه ها خریدم، این در حالی بود که اگر ناچار به رفتن به ماله بودم، این هزینه به ۱۲۰ هزار تومان افزایش پیدا می کرد.

روز بعد برای تهیه بلیت زیردریایی که روز قبل رزرو کرده بودیم به مرکز شهر رفتیم؛ این بخش سفر یکی از هیجان انگیزترین بخش ها بود، هر چند که نزدیک به یک روز این بخش از ما زمان گرفت. به نظر من از آنجا که در سفر به مالدیو بخش اعظم سفر در زیر آب می گذرد، نیازی نیست یک روز از سفر را به مشاهده جانداران دریایی از پنجره زیردریایی بگذارید؛ شما می توانید این وقت را به موارد دیگری اختصاص دهید.

برای رفتن به باندوس در تدارک گرفتن قایق موتوری بودیم که به این نتیجه رسیدیم ممکن است ترنسفر هتل ارزان تر برای ما تمام شود؛ چون آنها میهمانان دیگری هم دارند که ممکن است هزینه ما را بشکند، اما متاسفانه برای باندوس و سایر هتل ها قایق های عمومی وجود نداشت و ما ناچار به گرفتن قایق موتوری به سفارش هتل شدیم که هزینه های ما را افزایش داد. در هتل به ازای هر نفر در هر روز یک بطری آب آشامیدنی ارائه می شد؛ ما شنیده بودیم که اگر نیاز به بطری آب بیشتری داشته باشیم، باید آن را با قیمت بسیار بالا از هتل بخریم، از این رو برای صرفه جویی در هزینه ها یکی دو بطری دیگر در ماله تهیه و با سعی زیاد آنها را در کوله هایمان پنهان کردیم. واقعیت این بود که همان یک بطری ارائه شده کفایت هر نفر را می کند و نیازی نیست از این جهت دچار استرس شوید. به محض رسیدن به باندوس با یک منظره بدیع مواجه شدیم که همه چیز در آن در شکل ایده ال خود به چشم می خورد. برخلاف سواحل پر زباله کشورمان در این جزیره ساحل وسیع و تمیز با شن های سفید پوشیده بود که هر مسافر و گردشگری را به وجد می آورد. در دریای این جزیره ماهی های رنگارنگ در انواع مختلف به همراه موجودات عجیب و غریب به چشم می خورند، ما چنین مناظری را تنها در کارتون ها دیده بودیم و حال در متن آن قرار داشتیم. تپه های مرجانی دور و بر ما را فراگرفته بود؛ اطراف جزیره حاشیه هایی با رنگ روشن به چشم می خورد که مردم محلی به آن Logon می گویند؛ پس از آن رنگ آب تیره شده و اقیانوس آغاز می شود. اگر جرات ورود به بخش های عمیق را دارید باید این نکته را گوشزد کنم که در این بخش کوسه ها تردد می کنند و شما این فرصت را دارید که در صورت صحیح و سالم و زنده ماندن کوسه ها را از نزدیک ببینید و با آنها عکس یادگاری بگیرید. همچنین اگر قصد ورود به آب را دارید حتما فین بپوشید زیرا مرجان ها خیلی تیز و برنده هستند و چنانچه در برخورد با آنها دچار جراحت شوید در یک بازه زمانی کوتاه مدت جراحت شما درمان نخواهد شد.

اقامت ما در باندوس سه روز طول کشید، کیفیت غذاها بسیار خوب بود و بخش دریایی سفر ما تکمیل یک تعطیلات بسیار خوش به شمار می رفت. در روز دوم به یک مدرسه دایوینگ رفتیم و با لباس غواصی به همراه استاد غواصی به بخش های عمیق سرک کشیدیم. نکته جالب برای من که پیشتر در قشم و مالزی هم غواصی را تجربه کرده بودم؛ شیوه ارائه خدمات غواصی به علاقه مندان بود. در باندوس مربی کاملا ما را رها می کرد تا خودمان حرکت کرده، به طوری که در عمق ۱۲ متری می توانستیم جست وخیز کنیم. ما در این عمق حس یک ماهی را داشتیم و قادر بودیم همه چیزهای عجیب و غریب که اطراف ما را فراگرفته بود لمس کنیم. توصیه ای که برای علاقه مندان به غواصی در مالدیو دارم این است که در زیر آب تحرک زیادی نداشته باشند، چون این امر موجب می شود اکسیژن بیشتری مصرف کنند و به جای یک ساعت تنها نیم ساعت را زیر آب بگذرانند، اتفاقی که متاسفانه برای ما افتاد و ناچار به بازگشت شدیم.

با گذشت سه روز از سفرمان در باندوس عازم ماله شدیم و تصمیم گرفتیم برای ماهیگیری به یکی از جزیره های مسکونی این منطقه برویم، ضمن اینکه بلیت سفرمان را نیز یک روز جلو انداختیم. تصور ما این بود که در مالدیو می توانیم جزیره های زیادی را ببینیم، اما به محض ورود به این کشور متوجه شدیم بهترین جزیره برای اقامت ماله است و بقیه آنها مشابه روستاهای کوچک و بدون امکانات هستند. با توجه به اینکه مردم این روستاها انگلیسی بلد نبودند و شیوه برخوردشان با گردشگران هم چندان تعریفی نداشت رفتن به آنجا برای ما چندان لطفی نداشت. نکته دیگر در این جزیره ها شباهت زیاد آنها به هم بود که این ذهنیت را ایجاد می کرد که بازدید از یکی از آنها برای گردشگر کافی است؛ در این جزیره ها مردم کار خاصی را انجام نمی دادند تعدادی از آنها برای کار به ماله می رفتند و بقیه هم به جز زمان ماهیگیری در یک گهواره که جلوی خانه شان نصب کرده بودند، اوقات شان را می گذراندند، بنابراین ما چاره را در این دیدیم که زمان بازگشت سفرمان را اندکی به جلو بیندازیم. بعد از ناهار به دنبال یک آژانس برای ماهیگیری در شب (night fishing) می گشتیم که به یک دلال برخورد کردیم و خام حرف هایش درباره ماهیگیری شدیم، البته احمد سر ما کلاه نگذاشت، اما بعد از اینکه بازگشتیم فکر کردیم اگر با آژانس رفته بودیم می توانستیم استفاده بیشتری از این بخش سفر خود داشته باشیم.

با احمد راهی یک جزیره دور شدیم که شب ما را برای ماهیگیری ببرد. تصور ما این بود که با مردم محلی در یک مراسم ماهیگیری واقعی در جزیره شرکت می کنیم، رویایی که به واقعیت نپیوست و ما با احمد با یک قایق کرایه ای برای ماهیگیری رهسپار شدیم. – نکته تلخ ماجرا این بود که ما برای این ماهیگیری سه ساعت از ماله دور شده بودیم خوشبختانه در این جزیره توانستیم اتاق نسبتا تمیزی با قیمتی حدود ۴۰ دلار کرایه کنیم و وسایل را در اتاق گذاشته و عازم ماهیگیری شویم. در این جزیره توانستم به همراه همسرم ۶ ماهی صید کنم که دو تای آنها را به راننده دادم و چهار تای بقیه را به رستوران بردیم تا برای ما و احمد شام تهیه کند. از آنجا که ما فراموش کرده بودیم راجع به قیمت با آشپز هماهنگی قبلی داشته باشیم، آنها پول یک غذای کامل را با ما حساب کرده و به این ترتیب هزینه زیادی را پرداختیم. صبح روز بعد راهی ماله شده و برای ناهار عازم رستوران تایلندی سالاتای شدیم؛ غذای این رستوران فوق العاده بود. مدیر این رستوران یک آلمانی بود که با تمام مشتری هایش خوش و بش می کرد؛ در گفت وگویی که با ما داشت گفت که همسرش در کشور دیگری رستوران دارد و با ما راجع به ایران کلی صحبت کرد. عصر شبی که پرواز داشتیم در ماله قدم زدیم تا آخرین خاطرات سفرمان را از این کشور داشته باشیم – البته ماله آنقدر کوچک بود که ما در همین مدت کوتاه هم تمام مغازه های آن را حفظ شده بودیم. با سوار شدن به هواپیما سفر ما به کشور جزیره ها به پایان رسید در حالی که عکس های زیادی را به عنوان سوغات سفر به همراه خود داشتیم.

قیمت ها

قیمت بلیت رفت و برگشت با قطر ایرویز برای هر نفر ۸۵۰ هزار تومان است، که اگر کارت نداشته باشید و از نمایندگی اش در ایران بگیرید، حدودا ۸۷۰ هزار تومان باید بپردازید.

قیمت سیم کارت ۱ دلار و با ۹ دلار شارژ حدودا برای یک ساعت صحبت کردن کافی بود.

یک ساندویچ و سیب زمینی در فرودگاه ۱۲ دلار هزینه برمی دارد

یک جفت اسنوکر و کیف ضد آب و دستبند محافظ در مقابل دریازدگی ۱۱۶ دلار است

حدودا نرخ یک غذای عالی در ماله بین ۱۰ تا ۱۴ دلار

اتاق دابل هاف برد سان آیلند شبی ۲۳۰ دلار، و هزینه ترنسفر رفت و برگشت برای هر نفر ۳۰۰ دلار

اتاق دابل هاف برد باندوس شبی ۳۵۰ دلار، و هزینه ترنسفر برای هر نفر ۱۵۰ دلار

بلیت زیر دریایی ۷۵ دلار

هزینه تغییر تاریخ برگشت برای هر نفر ۳۰ دلار

قیمت سفر night fishing ۱۲۰دلار

توصیه ها:

حتما دستبند و پماد محافظ برای حفاظت در مقابل پشه ها ببرید.

برای دیدن مالدیو غیر از زمانی که در هتل هستید ۲ روز زمان کاملا کافی است.

کسانی که تمایلی به خرید اسنوکر ندارند، اسنوکر را می توانند از هتل اجاره کنند.