شب هنگام است. خیابان های تهران، کم کم در حال خلوت شدن با این حال سه گردشگر آلمانی قصد ترک خیابان ها را ندارند. آنها می گویند وقت کافی برای خواب هست و تا می توان باید بیدار بود و این شهر و بخصوص زندگی شبانه آن را دید، اما در این ساعت که سانس شبانه سینماها هم رو به پایان است آنها کجا می خواهند بروند.

همین سوال را می پرسم و پاسخ می شنوم: جایی که بتوان شیشا کشید! به هوای این که از من مخدر صنعتی شیشه می خواهند، هول برم می دارد. تا می خواهم نشدنی بودن درخواست شان را توضیح بدهم، خودشان متوجه هول و ولای من می شوند و بیشتر توضیح می دهند. تازه می فهمم منظورشان همین قلیان خودمان است. القصه قهوه خانه ای در خیابان ویلای تهران را معرفی شان می کنم و راهی می شویم.

دو ظرف املت، چهار نوشابه، یک سینی چای و دو قلیان دوسیب عربی. این فهرست سفارش آنهاست. سفارشی که نزدیک ۴۰ هزار تومان برایشان آب می خورد. برای آنها می شود حدودا ده یورو، معادل خوردن یک همبرگر کنار آلیانس آرنا، وقتی تیم محبوبشان بایرن مونیخ مسابقه دارد.

سوالی که اینجا برای من پیش آمد و احتمالا برای هر ناظر دیگری هم پیش می آید این است که آنها برای نخستین بار قلیان، این وسیله دخانی شرقی را کجا تجربه کردند؟ به نظر می رسد پاسخ ترکیه، یک کشور عربی یا حتی ایران باشد، اما جواب آنها این است: ما در آلمان قهوه خانه داریم.

به گفته فرانز، یکی از این گردشگر ها، قهوه خانه و قلیان کشیدن لذتی است که این نسل در حال درک آن است و پدرانشان چنین چیزی را در لیست تفریحات خود در اوقات فراغت نداشتند. به گفته او پنج شش سالی است که در آلمان مغازه هایی با عنوان شیشا شاپ باز شده که به مشتریان قلیان ارائه می کند. وقتی برای نخستین بار نام این مغازه به گوشتان می خورد احتمالا حس می کنید از شیشه، مخدر معروف شیمیایی سخن گفته می شود، اما شیشا نامی در کنار هوکا و هابل بابل برای وسیله ای است که ایرانیان آن را قلیان می نامند.

البته از تاریخ این گونه برمی آید که سابقه قلیان کشی در برخی کشورهای غربی به دهه ۶۰ و ۷۰ هم برمی گردد، اما ظاهرا در برخی کشورها این مساله جدید است و همه گیر شدن آن موج جدیدی است که بتازگی در این کشورهای اروپایی دیده شده است.

قلیان های مورد استفاده فرانز و دوستانش از نظر اندازه، کوچک هستند و از این رو قلیان های بزرگ عربی برای آنها قابل توجه است. به گفته آنان تمامی طعم های موجود در بازار ایران در قلیان های غربی هم موجود است. فرانک، دیگر عضو این گروه توریستی سه نفره می گوید ترجیح می دهد سیب و هندوانه بکشد.

قیمت یک قلیان در آلمان تقریبا هشت تا ده یوروست. این مبلغ تقریبا دو برابر قیمت یک بسته سیگار در این کشور است. البته در کنار قلیان برخلاف قهوه خانه های ایرانی دیگر چای سرو نمی شود. از نظر دکوراسیون، قهوه خانه های آلمانی هم صندلی های رستورانی دارند و هم تخت هایی که برای قلیان کشیدن وقتی بعد از یک روز خسته کننده دراز کشیده اید به کار می رود.

قلیان کشیدن در آلمان برای هر دو جنسیت در اماکن عمومی آزاد است. آمارهای سازمان بهداشت جهانی در دسامبر سال ۲۰۱۲ نشان می دهد ۲۱ درصد زنان و ۳۵ درصد مردان در کنار ۱۲ درصد از دختران و ۱۱ درصد از پسران جوان در آلمان تنباکو مصرف می کنند. البته این کشور برای رعایت قواعد بهداشتی، مقرراتی بر کیفیت تنباکوها مقرر کرده که به تعبیر خود گردشگر ها گیرایی(!) آنها را تنزل می دهد و از این روست که برای جوانان آلمانی، کشیدن قلیان در ترکیه یا ایران بسیار لذت بخش تر است.

در عین حال قلیان کشیدن در کشورهایی که قلیان یکی از وسایل دخانی سنتی در آنجاست جذابیت های دیگری هم دارد. در طول مدت اقامت این سه گردشگر در قهوه خانه، آنها جذب تماشای یک قلیان کش ماهر شده بودند که می توانست با لب و دهان خود، اشکال مختلفی از دود بسازد و در هوا پراکنده کند. البته پس از مدتی جوانان آلمانی هم این راه را آموخته بودند و نشان دادند مهارت کمتری از همتایان ایرانی خود ندارند. کشیدن قلیان از سوی جوانان آلمانی در حالی که اعتیاد به الکل، مواد مخدر و نیز سیگار برای آن کشور جزو مسائل مهم بهداشت و سلامت شده کمی عجیب است. این وضعیت قابل قیاس با ایران نیست که مورد اول، منع شرعی و قانونی دارد، برای مورد دوم مجازات قانونی سرسختانه در نظر گرفته شده و سیگار هم قبح عرفی دارد. در آلمان حتی کسی که در معابر عمومی ماری جوانا می کشد مجازات نمی شود زیرا به عقیده قانونگذار، او یک قربانی است و صرفا باید دارندگان ماری جوانا و قاچاقچیان آن را مجازات کرد.

به نظر می رسد بیش از هر چیز، این سود بازار باشد که چرخه قلیان و تنباکو را در آلمان و دیگر کشورهای غربی می چرخاند؛ بازاریانی که توانسته اند با قلقلک دادن حس تنوع طلبی مشتریان، آلمانی ها را هم قلیانی کنند. آمارهای سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد فقط سود دولت آلمان از عوارض و مالیاتی که بر مواد دخانی گرفته بالغ بر۵/۴ میلیون یورو در یک سال بوده که رقم قابل توجهی است. جوانان آلمانی در حال دود کردن و بازار و دولت در حال سود کردن. به نظر نمی آید معامله بدی باشد!

مصطفی مسجدی آرانی